انشا سایه آدم طنز خنده دارو غیر طنز ادبی صفحه 55 نگارش پایه نهم

سایه آدم طنز خنده دار:

مقدمه:

 

من سایه هستم سایه ای که کارش شده تقلید حرکات آدمها، از اول صبح با طلوع خورشید کار من آغاز میشود تا غروب آفتاب البته شبهایی که مهتابی است من حضور دارم. من الان دوست یک ورزشکار هستم و هر روز با او به پارک میروم و با او ورزش میکنم او همیشه به حرکات ورزشی خود نگاه میکند که از سایه خودش که من هستم ایجاد میشود من اسم خودم گذاشتم شگفت انگیز، چون میتوانم با هرکسی به یک شکل در بیایم بعضی اوقات که عصبانی میشوم کاری میکنم که دیگران ازم بترسن وخودم را به شکلهای ترسناک بخصوص در شب در بیاورم.

نتیجه گیری:

نتیجه میگیریم که ما سایه ها بیشتر اوقات حضور داریم گاهی چاق میشویم گاهی لاغر ولی همیشه یک همراه برای شما هستیم.

 

سایه آدم غیرطنز:

مقدمه:

 

یک نگاه به پشت سرش کرد و مرا دید هنوز پشت سرش بودم بهم گفت: چرا دست از سرم برنمیداری بعد باچنان سرعتی شروع به دویدن کردبه امید اینکه وقتی به پشت سرش نگاه کند مرا نبیند، اما من هنوز همراه او بودم.

 

تنه ی انشا:

بهم گفت : چیکارم داری ،دست از سرم بردار ولی من هیچ جوابی نداشتم بهش بدم، همین جور که سعی میکرد یک گام بر روی من بگذارد منم یک گام عقب میکشیدم، گویی از من ترسیده بود، نه من میتوانستم چیزی بگویم و نه دیگر او حرکت میکرد همانجا ایستاد و در سکوت به من خیره شد، نگاهش را از رویم برنمیداشت، حرکاتش بامن یکی شد حتی نفسهایش را به تصویر کشیدم، نمیدانم چرا این همه ترس را در خود جای داده است.

نتیجه گیری:

من انعکاسی از جسم او برروی زمین بودم، شاید هم به عنوان یک دوست میتوانستم برایش باشم اما اگر او کمی خوشبینانه تر برخورد میکرد با دید مثبت شاید این همه ترس نداشت حتی میتوانست بامن یک دوست خوب باشد.

 

" این انشاء بصورت اختصاصی توسط نویسندگان درسی فا نوشته شده است و هرگونه کُپی برداری از آن در سایت های دیگر ممنوع بوده و مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت "